“گروه بد” از کلون های نخبه و آزمایشی راه خود را از طریق یک کهکشان همیشه در حال تغییر بلافاصله پس از جنگ کلون باز می کنند...

امپراطور کوزکو با قدرت جادویی جانشینش تبدیل به یک شتر شده است و اکنون باید با کمک یک گله دار تاج و تخت خود را باز پس گیرد...

دختری با موهای بلند جادویی بنام راپونزل، تمام زندگی‌اش را در یک برج گذرانده است. اما یک دزد فراری تصادفا به او بر می خورد، و حالا راپونزل تصمیم میگیرد به همراه او برای اولین بار قدم به دنیای بیرون بگذارد و بفهمد که واقعا چه کسی است.

بیش از 700 سال است که انسانها، کره‌ی زمین را ترک کرده و در سفینه‌ای بزرگ به نام «اَکسیوم» زندگی می‌کنند. شرکت BNL که صاحب اصلی این سفینه می‌باشد، ماموریت پاک‌سازی کره‌ی زمین را نیز دارد و برای این منظور، ربات‌هایی به نام Wall-E طراحی کرده که وظیفه‌ی جمع‌آوری و بسته‌بندی ضایعات و زباله‌ها را بر عهده دارند. این شرکت، ربات پیشرفته‌ای را برای بررسی وضعیت کره‌ی زمین از لحاظ امکان سکونت، می‌فرستد و همین موضوع باعث آشنایی آن ربات با یکی از ربات‌های Wall-E می‌شود.

«خانم توییدی» یک مرغ داری را می گرداند که اکثر ساکنانش به زندگی کوتاه و یک نواخت شان، یعنی تخم گذاشتن و سرانجام به غذای اصلی روز یکشنبه ی آدم ها تبدیل شدن، تن داده اند. اما «جینجر» به دنبال زندگی بهتری است و مدت هاست به دنبال راهی برای فرار می گردد...

ماجراهای نهال کوچکی به نام گروت در کنار چندین شخصیت جدید و نامتعارف .

مردی که توسط گوریل ها بزرگ شده است، وقتی متوجه می شود که یک انسان است، باید تصمیم بگیرد که واقعاً به کجا تعلق دارد و از کجا آمده است.

تینکربل باید با یکی از پریان دیگر که مثل او می باشد دوست شود و همکاری های لازم را انجام بدهد. از این جهت که حیات آن ها باید از چشم انسان ها پنهان بماند تا بتوانند زنده بمانند و …

کرونک ناامیدانه سعی می کند راه هایی برای تحت تاثیر قرار دادن پدرش که هرگز نمی تواند او را راضی کند، بیابد. اما زمانی که همه چیز اشتباه می‌شود، کرونک وارد ابزار طنز می‌شود و می‌فهمد که ثروت واقعی در زندگی دوستان او و «وفادار بودن به زندگی شما» هستند.

جیم هاکینز همراه با خدمه یک کشتی فضایی به یک سفر خارق العاده در کهکشان میرود.

سال 1957. پسری نه ساله و خیال باف به نام «هوگارت»، روزی از یک ماهی گیر محلی می شنود «روباتی» غول پیکر از آسمان به دریاچه ای در همان نزدیکی محل زندگی شان افتاده است. مادر «هوگارت»، «آنی»، این قصه را باور نمی کند؛ اما «هوگارت» به دنبال یافتن روبات می رود و آن را از آب بیرون می کشد.

هیولاها برای بالا بردن قدرت شهرشان، کودکان را می‌ترسانند اما از مواجهه‌ی مستقیم با آنها هراس دارند چراکه ممکن است آلوده شوند. در این میان، دختر بچه‌ای وارد شهر آنها می‌شود و تحولات بسیاری در آنجا به وقوع می‌پیوندد.

گروهی اسرار آمیز بعد از مدت ها در جزیره ای دور افتاده گرد هم می آیند، اما چیزی که انتظارشان را می کشد برایشان غیر منتظره است.

تینکر بل فرشته مهربان و کوچکی است که به حیوانات کوچک کمک می کند. روزی او از طرف ملکه فرشته ها ماموریت می یابد که عصای جادویی برای “ماه آبی” بسازد ، ماه آبی گویی جادویی است که هر ۸ سال یک بار می درخشد و تینکر بل ۳۲ روز فرصت دارد تا این عصای جادویی را بسازد اما ...